سایه سنگین تعرفههای گزاف بر ورزش سیلینگ؛ حذف کامل طبقات متوسط و کمدرآمد
تصویب تعرفههای آموزشی جدید برای سال ۱۴۰۳ برای رشته های ورزشی سیلینگ (بادبانی) توسط فدراسیون بادبانی، در روزهای پایانی فعالیت رسمی خود و چند روز پیش از انحلال، نگرانیهای جدی را در میان فعالان و دلسوزان ورزش سیلینگ (بادبانی) به وجود آورده است. این اقدام که بر اساس منابع موثق به دفتر توسعه ورزش حرفهای و امور باشگاههای وزارت ورزش و جوانان ارسال شده است، نه تنها با واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران همخوانی ندارند، بلکه به نظر میرسد به جای توسعه این رشته ورزشی، فشار بیشتری را بر خانوادههای علاقهمند به سیلینگ تحمیل خواهد کرد.
پس از تعطیلی ورزش سیلینگ در اوایل دهه ۹۰، توسعه این ورزش در ایران به طور کامل بر دوش علاقهمندان و مربیان خصوصی قرار گرفت. این افراد بدون دریافت هیچگونه حمایت حاکمیتی و دولتی و صرفاً بر اساس علاقه و هزینه های شخصی و بطور مستقل اقدام به برگزاری دوره های آموزشی و توسعه این رشته ورزشی کرده اند و نه تنها مانع از خاموشی چراغ این ورزش دریایی شده اند که بر تعداد علاقه مندان این ورزش جذاب نیز افزوده اند. این افراد با توجه به امکانات محدود خود و صرفاً بر اساس قاعده تامین هزینه های تجهیزات نسبت به تعیین مبلغ حق الزحمه آموزشی اقدام میکردند و هرچند همگی علاقه مند به کاهش هزینه آموزش به نفع ورزشکاران بوده اند، اما بدلیل عدم حمایت نهادهای حاکمیتی و مدیریتی ورزش کشور قادر به این امر نمی شدند.
انتظار میرفت که با تشکیل فدراسیون بادبانی در آبان ۱۴۰۱، این نهاد رسمی به طور علمی و ساختاریافته و به جد به توسعه ورزش سیلینگ بپردازد و با فعالیت جدی، خلاء موجود حمایت حاکمیتی را پر کند. اما فدراسیون بادبانی در روزهای پایانی فعالیت خود، تعرفههایی را تصویب کرده که با ماموریت اصلی خود و همچنین واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی ایران فاصله زیادی دارد.
اولین نکته مبهم این نرخ نامه ، تدوین بر اساس نرخ روزانه آموزش و استفاده است. اینکه تمرینات روزانه دقیقاً شامل چه مدت زمانی است سوالی است که قطعاً اختلافات جدی بین مربیان، باشگاهها و متقاضیان ایجاد میکند و همچنین می تواند زمینه ساز سوء استفاده را نیز فراهم آورد.
اما موضوع به مراتب مهمتر تعرفه آموزشی بشدت گران قیمت مصوب است . برای مثال، هزینه یک جلسه آموزش کایت بردینگ، اگر تجهیزات توسط مربی یا باشگاه تأمین شود، ۳ میلیون تومان تعیین شده است. این مبلغ به معنای آن است که یک فرد برای گذراندن دوره سطح یک کایت بردینگ باید حدود ۳۰ میلیون تومان هزینه کند؛ رقمی که تقریباً دو برابر تعرفههای فعلی حال حاضر مربیان خصوصی است. در ورزش ویندسرفینگ نیز وضعیت مشابهی مشاهده میشود.
اما موضوع اصلی در تعیین تعرفه برای دورههای دینگی، به ویژه کلاس آپتیمیست است. آپتیمیست به عنوان درگاه ورودی اصلی کودکان و نوجوانان به دنیای سیلینگ شناخته میشود و در بسیاری از کشورها، برای کاهش هزینههای آن، سوبسیدهای دولتی یا خصوصی ویژه ارائه میشود.
اما در ایران، فدراسیون بادبانی تعرفه هر جلسه آپتیمیست را ۱,۲۰۰,۰۰۰ تومان تعیین کرده که با احتساب دو جلسه آموزشی/تمرینی در هفته، هزینه ماهانه آن به ۱۰ میلیون تومان میرسد. این در حالی است که مراکز خصوصی که با نگاه توسعهای فعالیت میکنند، تنها ۲,۵۰۰,۰۰۰ تومان ماهیانه از خانوادهها دریافت میکنند.
در گروه مالتی هال نیز، فدراسیون بادبانی دورههای ۵ جلسهای را با هزینهای نزدیک به ۱۳ میلیون تومان تصویب کرده است، در حالی که این دورهها در مراکز خصوصی با ۶ تا ۸ میلیون تومان برگزار میشوند.
این موضوع قطعاً قابل توجیح نیست و با ادعای توسعه سیلینگ برای یک فدراسیون ملی در تضاد کامل است. این تفاوتهای چشمگیر نشاندهنده عدم درک صحیح مدیران فدراسیون بادبانی از واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی کشور است. این تصمیمات میتواند باعث حذف طبقات متوسط و کمدرآمد از ورزش سیلینگ شود و این رشته را به انحصار طبقات بسیار مرفه درآورد.
یکی از اساسیترین پرسشها در این زمینه، مبانی و دادههایی است که فدراسیون بادبانی بر اساس آنها این تعرفهها را تعیین کرده است. آیا این تصمیمات بر پایه بررسیهای میدانی و کارشناسی دقیق گرفته شدهاند؟ نقش کارشناسان کمیتههای فنی، آموزش، ویندسرفینگ و کایت بردینگ در تعیین این تعرفهها چه بوده است؟ با توجه به اینکه این افراد در باشگاههای خصوصی فعالیت اقتصادی دارند، آیا احتمال استفاده از رانت در این تصمیمگیریها به نفع خود وجود دارد؟
این تعرفهها اکنون به عنوان نرخهای قانونی شناخته شدهاند و در صورت شکایت متقاضیان به ادارات کل ورزش و جوانان استانها، به دلیل قانونمند بودن تعرفهها، مربیان و باشگاههای خصوصی برنده بازی خواهند بود. این امر میتواند به حذف تدریجی طبقات متوسط و کمدرآمد از ورزش سیلینگ منجر شود و این رشته تنها در اختیار طبقات مرفه قرار گیرد.
در حالیکه سرپرست وقت فدراسیون بادبانی از روز نخست با پیشنهاد بومیسازی ساخت تجهیزات در داخل کشور، وعده کاهش قیمتها را به همگان و مدیران عالی وزارت ورزش و جوانان داده بود. هر متخصص سیلینگ می داند که این تجهیزات، عمدتاً وارداتی بوده و طراحی ، ساخت و تولید انبوه آن در بسیاری از رشته های سیلینگ عملاً برای سازندگان داخلی غیرقابل توجیه یا بسیار سخت است. در نهایت هم واقعیت ها نشان داد که پس از دو سال حتی یک محصول تولید داخل نیز به آب انداخته نشد و نشان داد مانند بسیاری از موارد ادعای مذکور نیز وعده ای بیش نبود و این ادعا صرفاً به منظور نشان دادن وعده کاهش قیمت ها به مقامات بالادستی و ارائه تصویری غیرواقعی از دوران کوتاه مدیریتشان حتی به قیمت نابودی ورزش سیلینگ است.
با توجه به اینکه بسیاری از جامعه هدف ورزش سیلینگ در مناطق ساحلی و جزایر ایران از توان مالی بالایی برخوردار نیستند و این ورزش از حمایتهای معمول زیرساختی، تجهیزاتی، نیروی انسانی و مالی حاکمیتی در کشور بهرهمند نیست، به نظر میرسد سیاست فدراسیون بادبانی در زمان تصویب این تعرفهها، فقط به نفع گروههای خاصی بوده که یا در حوزه باشگاه داری خصوصی فعالند یا ورزشکارانی هستند که از قدرت مالی بالایی برخوردارند. این موضوع با سیاستهای کلان ورزشی کشور که به دنبال توسعه ورزش برای تمامی اقشار جامعه است، تناقض کامل دارد.
توسعه پایدار ورزش سیلینگ در ایران نیازمند خردورزی و تصمیمگیریهای آگاهانه و تخصصی است که مبتنی بر واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی جامعه و با در نظر گرفتن حمایتهای هوشمندانه از ورزشکاران، مربیان و باشگاهها باشد. بدون چنین رویکردی، این ورزش با چالشهای جدی و حتی نابودی دوباره مواجه خواهد شد.